عاشق تنها
سلام دوستای عزیزم مهسا هستم به وبلاگ من خوش اومدید امیدوارم لحظات زیبایی روسپری کنید نظر یادتون نره!
آرامتر سکوت کن... صدای بی تفاوتی هایت آزارم می دهد از شیشه باش ولی به همه بگو از سنگم... مردم این زمانه فقط دنبال شکستنند... ناسپاس از عشق پاکت نیستم منکه عمری با خیالت زیستم دوستت دارم به جان تو قسم روی حرفم تا ابد می ایستم... این چه مهربانیست ... که با خود همه چیز را بردی بجز من حواسم هست نمی روی از قلبم...جایت در اینجاست در دستان من دلم سرد است...از تنهایی... یک جا نشسته ام بی تو... یک صندلی خالی و سرد و تک نشین میدانم هستی در همین حوالی نزدیک من میگویی دوست داری مرا.. دنیای من بی تو خزانی بیش نیست... کاش باشی و لحظه های بی تو بودن را با خودت بسازی. وتو هیچگاه نخواهی فهمید که من با یاد همان دقایقی که کنار هم بودیم سالهایی را که بی تو گذشت زنده ماندم... چه ساده چشمانت را بستی و رفتی... کاش می دیدی ومی شنیدی .. صدای شکستن قلبی را که زیر پایت جا مانده بود... و قطره اشکی که راهت را سد نکرد... وآهنگ زیبایت را در قلب شیشه ای من نشنیدی.. پس از همان راهی که آمدی برگرد دیگر دلی برای تو نمانده... دوست داشتن یک مهارت است و تداوم آن یک هنر..در این دنیا مهربانی از آن کسانیست که همدیگر را با هر فاصله ای دوست دارند...
عشق من مرا بخاطر داری؟!...
با تو بودن
...